حرف هایی برای نگفتن

هرچی آرزوی خوبه مال تو...

حرف هایی برای نگفتن

هرچی آرزوی خوبه مال تو...

کوه مذاب

رقص باید که عجین با دف و سرنا بشود
باده خوب است به اندازه مهیا بشود

داده ام دخترکان سیب بریزند به حوض
گفته ام تا همه جا هلهله برپا بشود

شاعران با غزل نیمه تمام آمده اند
دامنت را بتکان قافیه پیدا بشود

روسری سر کن و نگذار میان من و باد
سر آشفتگی موی تو دعوا بشود

هیچکس راهی میخانه نخواهد شد اگر
راز سکر آور چشمان تو افشا بشود

حیف ! یک کوه مذابی و کماکان باید
عشوه هایت فقط از دور تماشا بشود

#مهربانو

شعر : امیر توانا املشی

تو نمیدانی...

تو جای من نیستی تا بفهمی داشتن تو چقدر خوب است
جای من نیستی تا بدانی نبودنت چه بحران بزرگیست
اگر جای من بودی دو دستی یکی مثل خودت را میچسبیدی! نمیگذاشتی احدالناسی به تو چپ نگاه کند
جای من نیستی تا بدانی نگاه از سر شوق تو چقدر زیباست
جای من نیستی تا بدانی وقتی کسی مانند تو دوستت دارد یعنی چه!

تو نمیدانی توجه یکی مثل تو را جلب کردن چقدر خوب است

تو نمیدانی عزیز دل تو بودن چه لذت وصف نشدنی ای دارد

فقط باید جای من باشی تا بدانی چه میگویم!


#مهربانو