لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت
: آری
که
اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
دلت می آید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری
نمی
رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که
عاشق ازعیار افتاده در این عصرعیاری
تو
را چون آرزوهایم همیشه دوست خواهم داشت
بشرطی که مرا در آرزوی خویش نگذاری
چه
زیبا میشود دنیا برای من اگر روزی
تو
از آنی که هستی ای معما ! پرده برداری
صدایی
ازصدای عشق خوشتر نیست٬ حافظ گفت
اگرچه
بر صدایش زخمها زد تیغ تاتاری
خیلی شعر قشنگیه. آهنگشو شنیدین؟ ناصر عبداللهی خونده. خیلی هم خوب خونده.واقعا قشنگه!
نمیدونستم ناصیرعبداللهی شعرش رو خونده...
سلام
ارادت به شعر و ادب ستودنیست!
سلیقه خوبی داری که یکی از بهترین غزلهای زنده یاد حسین منزوی رو برا این پستت انتخاب کرده ای
از خواندن چندین وچند باره اش لذت بردم
مرسی. دست مریزاد !