حرف هایی برای نگفتن

هرچی آرزوی خوبه مال تو...

حرف هایی برای نگفتن

هرچی آرزوی خوبه مال تو...

ای دوست...


من با همه‌ی درد جهان ساختم اما

با درد تو هر ثانیه در حال نبردم
تو دور شدی از من و با این همه یک عمر
من غیر تو حتا به کسی فکر نکردم

من خسته تن از این همه تاوان جدایی
ای بی‌خبر از حال من امروز کجایی
من صبر نکردم که به این روز بیفتم
انقدر نگو صبر کنم تا تو بیایی
ای دوست کجایی؟

انقدر که راحت به خودم سخت گرفتم
از عشق شده باور من درد کشیدن
گیرم همه آینده‌ی من پاک شد از تو
با خاطره‌های تو چه باید بکنم من

من خسته‌ام از این همه تاوان جدایی
ای بی‌خبر از حال من امروز کجایی
من صبر نکردم که به این روز بیفتم
انقدر نگو صبر کنم تا تو بیایی
ای دوست کجایی؟

لوزان

ﻟﻮﺯﺍﻥ؛
ﻣﺤﻞ ﺍﺧﺬ ﺗﺼﻤﻴﻤﺎﺕ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ،
ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺟﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﻗﻢ ﻣﻲﺧﻮﺭﺩ،
ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ...
ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻣﻦ،
ﻫﻤﻪ ﺷﺮﻭﻁﺕ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻢ
ﺣﻘﻮﻗﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺳﻤﻴﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ؛
ﺗﺎ ﺗﻌﻠﻴﻖ ﻛﺎﻣﻞ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﻤﻲﺧﻮﺍﻫﻲ ﭘﻴﺶ ﺭﻓﺘﻢ !
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﺳﺎﺯﻱ ﻛﺮﺩﻡ ...
ﺍﻣﺎ،
ﺗﻮ،
ﺑﻪ ﺗﺤﺮﻳﻢﻫﺎﻱ ﻳﻚﻃﺮﻓﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩﻱ ...
و ﺑﺮﺍﻱ ﻣن
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ
ﺗﻨﻬﺎ ﮔﺰﻳﻨﻪ ﺭﻭﻱ ﻣﻴﺰ،
ﭼﺸﻢﻫﺎﻱ ﺗﻮﺳﺖ !!