از یعقوب تا یوسف، از زلیخا تا زمین کنعان، قصه قصه ی امیدواری است. به مذهبی بودن یا نبودن کاری ندارم. باورم این است کلامی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. با هر باوری سوره ی یوسف را بخوانید و برسید به آنجا که یعقوب برابر ملامت اطرافیانش زمزمه می کند «من از مهربانی خداوندم چیزی می دانم که شما نمی دانید»، چیزی در روحتان جابجا می شود. کلام یعقوب سرود ستایش امید است، حتی اگر عقل روزمره، بر این امید خردهها بگیرد.
من از مهربانی خداوندم چیزی می دانم که شما نمی دانید.